Web Analytics Made Easy - Statcounter

حالا در دنیای امروز که می‌توانیم حتی بیش از یک بار در روز دوش بگیریم، تصور اینکه زمانی این امکان ساده و بدیهی چیزی لوکس محسوب می‌شد که حتی اشرافیون استطاعت برخورداری از آن را نداشتند، دشوار است. اجداد ما در زندگی خود با محدودیت‌های زیادی نه تنها در رابطه با بهداشت، بلکه در رابطه با آداب معاشرت عصر خود نیز رو به رو بودند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

عصر باستان

۱- یونانی‌های باستان از سنگ، سنگریزه یا تکه‌های سرامیک به عنوان دستمال توالت استفاده می‌کردند.

۲- در یونان باستان، ریش مردان نماد مردانگی و خرد و به مردان اعتبار می‌بخشید. به همین دلیل در آن زمان آرایشگران خوب خواهان زیادی داشتند.

۳- در یونان باستان و بعدتر در روم باستان، رسم بود که در ضیافت‌ها غذای خود را دراز کشیده به پهلو می‌خوردند و ته مانده‌ی غذای خود را روی زمین می‌ریختند. به این این دورهمی‌ها «سمپوزیوم» گفته می‌شود و شهروندان معتبر باید در آن‌ها شرکت می‌کردند.

۴- برای یونانی‌های باستان رسم بود که نگاه خود را به شکل بخصوصی کنترل کنند: نگاه آن‌ها باید ثابت و مستقیم به جلو می‌بود. آن زمان یونانی‌ها معتقد بودند تنها افراد دیوانه یا درمانده، نگاه خود را می‌چرخانند و خائن‌ها چپ چپ نگاه می‌کنند.

قرون وسطی

۵- بر اساس یک نظریه، قدمت رسم زدن لیوان‌های خود به یکدیگر به قرون وسطی بازمی گردد. افسانه‌ای هست که می‌گوید صدای برخی لیوان‌ها با یکدیگر ارواح شیطانی‌ای که می‌توانند از راه دهان وارد بدن یک فرد شوند را دور می‌کند. به همین دلیل هم بود که باید هنگام خمیازه کشیدن، جلوی دهان خود را می‌گرفتند.

۶- رسم کلاه از سر برداشتن به نشانه‌ی سلام کردن هم از دوران قرون وسطی به یادگار مانده است. با این تفاوت که آن زمان شوالیه‌ها مجبور بودند برای نشان دادن اینکه نیت بدی ندارند، کلاهخود خود را از سر برمی داشتند.

۷- استفاده از ابزار‌های غذاخوری از قرن دوازدهم آغاز شد. از قاشق برای خوردن دسر و دیگر انواع شیرینی جات استفاده می‌شد، اما چنگال را ابزار شیطان می‌دانستند.

۸- در فرانسه‌ی قرون وسطی، مردم دستان خود را با رومیزی پاک می‌کردند و سوپ را بدون قاشق، مستقیم از کاسه سر می‌کشیدند.

۹- در قرون وسطی بود که سنت شستشوی دست‌ها پیش از غذا خوردن رواج یافت. اما آن زمان مردم دست‌های خود را درست پیش از شروع به خوردن غذا می‌شستند، یعنی دست‌های خود را با آبی که خدمتکار‌ها سر میز غذا می‌آورند، آب می‌کشیدند. آن‌ها همچنین آن انگشتان شان که هنگام فین کردن شان کثیف شده بود، را با لباس شان پاک می‌کردند.

عادت‌های اشرافیون قرون وسطی

۱۰- اعضای خاندان‌های سلطنتی‌ای که در دوران قرون وسطی حکومت می‌کردند، خودشان را از زمان تولد به لحاظ معنوی پاک می‌دانستند. بسیاری از آن‌ها معتقد بودند که اگر حمام کنند یا لباس‌های خود را بشویند، عطر هاله‌ی الهی خود را از دست می‌دهند. به همین دلیل، ایزابلای اول، ملکه‌ی پادشاهی کاستیا (یکی از پادشاهی‌های قرون وسطی در شبه جزیره‌ی ایبری که حالا بخشی از اسپانیا است) در طول زندگی خود تنها ۲ بار حمام کرد: اولین بار پس از تولد و بار دیگر پیش از ازدواج.

۱۱- یک قانون دیگر هم بود که ماریا لوییز، همسر چارلز دوم، پادشاه اسپانیا را تا پای مرگ برد، قانونی که لمس ملکه‌ی اسپانیا را ممنوع کرده بود. یک بار که او در حال اسب سواری بود، اسب روی پاهایش بلند شد. ملکه روی زمین افتاد، اما پایش به رکاب اسب گیر کرده بود، به همین دلیل اسب همانطور که می‌دوید، ملکه را نیز روی زمین می‌کشید. او در نهایت توسط دو نفر از اشرافیون نجات داده شد و سرپیجی آن‌ها از قانون عدم لمس ملکه بخشیده شد.

۱۲- هنری هشتم، پادشاه انگلیس، رعایایش را مجبور می‌کرد هر شب مجبور می‌کرد تا تختش را ببوسند تا مطمئن شود آن را به زهر آغشته نکرده اند.

۱۳- مُد قرن هجدهم زنان را ملزم به آرایش مو‌های خود به مدل‌هایی می‌کرد که ارتفاع زیادی داشتند و انجام آن‌ها ساعت‌ها زمان می‌برد. به علاوه، مو‌ها معمولاً با انواع گل و میوه و حتی عروسک حیوانات تزئین می‌شدند. برای ثابت نگه داشتن مو‌ها از چربی خوک و آرد برنج استفاده می‌شد.

۱۴- مو‌های زن‌ها مملوء از شپش بود. به همین دلیل برای خلاصی از خارش ناشی از آن، همیشه میله‌های شیکی از جنس عاج به همراه داشتند که با استفاده از آن‌ها می‌توانستند بدون خراب کردن آرایش موهایشان، کف سر خود را بخارانند. برای مثال، ماری آنتوانت، ملکه‌ی فرانسه، به شپش هایش افتخار می‌کرد. آن زمان داشتن شپش را حتی نشانه‌ی مقدس بودن می‌دانستند، چون عقیده داشتند که وجود شپش نشان می‌دهد که فرد بیشتر به پاکی روحش توجه داشته تا بهداشت جسمش. تعجبی ندارد که آن زمان به شپش «مروارید‌های الهی» گفته می‌شد.

عصر ویکتوریایی در انگلیس

۱۵- در عصر ویکتوریایی، نمایش بدن خود ممنوع بود، به همین دلیل مردم به کمک یک ارابه‌ی مخصوص که در قرن هفدهم اختراع شد، در دریا شنا می‌کردند. فرد با لباس در ساحل کامل وارد این ارابه می‌شد، لباس هایش را در داخل آن عوض می‌کرد و سپس ارابه به درون آب برده و معکوس می‌شد تا فرد به دور از چشم دیگران بتواند در دریا شنا کند.

۱۶- زنان جوان مجرد اجازه نداشتند به تنهایی از خانه بیرون بروند. علاوه بر این، آن‌ها اجازه نداشتند اگر دوستی را برحسب تصادف در یک مکان عمومی دیدند، برای گپ زدن با او توقف کنند.

۱۷- اگر بانویی در خیابان جنتلمنی را می‌دیدید که او را می‌شناخت و می‌خواست با او صحبت کند، زن باید دست خود را به سمت او دراز می‌کرد. بعد از آن، مرد باید همه‌ی کار‌های مهمش را رها می‌کرد و چند دقیقه‌ای زن را همراهی می‌کرد.

۱۸- زن‌ها تا پیش از ازدواج از فرزندآوری هیچ چیزی نمی‌دانستند. به همین دلیل، گاهی تازه عروس‌ها بعد از شب عروسی از دست همسران خود فرار می‌کردند.

۱۹- زن‌ها در دوران بارداری نباید در ملأعام ظاهر می‌شدند. آن زمان وقتی می‌خواستند بگویند زنی باردار است، می‌گفتند او «در وضعیت جالبی قرار دارد».

۲۰- پایه‌های وسایل همیشه باید پوشانده می‌شدند، حتی اگر پایه‌های پیانو بودند که دورش پارچه می‌پیچیدند. علاوه بر این، تعارف کردن پای پرندگان هنگام خوردن غذا را بسیار بی ادبانه می‌دانستند.

منبع: فرارو

کلیدواژه: جهان باستان قرون وسطی قیمت طلا و ارز قیمت موبایل همین دلیل قرون وسطی آن زمان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۸۹۲۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چند حقیقت درباره نادر طالب‌زاده

دوست قدیمی‌اش سلیم غفوری می‌گوید که بزرگترین آرزویش این بود روزی را ببیند رژیم صهیونیستی در این دنیا نیست و این روزها همه دنیا پرچم مبارزه و مقابله با اسرائیل را به اهتزاز درآورده‌‌اند، جایش بیشتر از هر زمانی دیگر، خالی است. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نهم اردیبهشت‌ماه سال 1401 روزی که همه جهان فریاد مرگ بر اسرائیل سر می‌دادند خبر درگذشت یک متفکر و پژوهشگر رسانه به گوش رسید. آن روز، روز قدس بود و نادر طالب‌زاده برای همیشه چشم از جهان فروبست. مردی که با همه سختی‌ها و پیچیدگی‌ها کنفرانس افق نو را راه انداخت. 

سال‌ها دبیری جشنواره فیلم عمار را برعهده داشت و به کارگردانی سریال «بشارت منجی» هم شناخته می‌شود. ساخت چندین مستند و البته اجرای برنامه «عصر» شبکه افق تنها گوشه‌ای از فعالیت‌های اوست، نادر طالب‌زاده را  بیش از هرچیزی با فعالیت‌های انقلابی‌اش می‌شناسیم؛ در حالی که از 16 تا 26 سالگی در آمریکا زندگی می‌کرد همزمان با وقوع انقلاب به کشور بازگشت تا صدای آن باشد، خط او، خط انقلاب بود.

همان‌جا که سخنان امام خمینی (ره) را از مطبوعات درست چندماه قبل از عزیمتشان به پاریس پیگیری می‌کرد و در خاطراتش عنوان کرد که از این سخنان بسیار متأثر شده است. کارگردانی که معتقد بود به هیچ جبهه‌ای جز انقلاب تعلق ندارد، خودش می‌گوید «من در آمریکا مشاهداتی داشتم که بعدها خیلی به دردم خورد» همین هم شد بعدها هم در قالب جشنواره «عمار» و هم کنفرانس افق نو ابعادی تازه از این کشور را هویدا کرد.

طالب‌زاده اما نقشی در ماندگاری حوادث تسخیر لانه جاسوسی را هم دارد، او که در سال‌های اخیر به واسطه فعالیت‌های ضد استکباری‌اش در لیست تحریم‌های آمریکا هم قرار گرفت، از اولین کسانی بود که در قالب تیم مستندسازی در صحنه تسخیر سفارت آمریکا حاضر شد و وقایع آن روزگاران را ثبت و ضبط کرد، ساخت همین مستند هم سرآغاز همکاری او با صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران شد.

حقیقتی که نادر طالب‌زاده از داود میرباقری گفت/ نخستین سالگرد درگذشت مبدعِ برنامه زنده تلویزیونی + فیلم

برنامه «عصر» را می‌توان یکی از مهمترین‌های فعالیت‌های او در بستر تلویزیون محسوب کرد، برنامه‌ای که پلی ارتباطی و البته حلقه‌ای برای گردآوری چهره‌های استکباریستیز بود، همان هدفی که نادر طالب‌زاده دنبالش می‌کرد. طالب‌زاده البته همین هدف را در کنفرانس افق نو هم پیگیری کرد، همایشی که ابتدا با عنوان «هالیوودیسم» آغاز به کار کرد اما بعدها با تغییر نام چهره‌هایی از کشورهای مختلف جهان را به خود دید.

اما به مناسبت سالروز درگذشت او نگاهی به چند حقیقت از این متفکر انقلابی داریم که سیدسلیم غفوری قائم‌مقامِ این روزهای معاونت سیما و مدیر سال‌های نه چندان دور شبکه مستند و افق سیما آنها را بازگو کرد.

غفوری از این نکته آغاز کرد: اگر بخواهم درباره حاج نادر در یک جمله بگویم او در هر زمانی پیشتاز عرصه رسانه بود. با فهم درست از نیاز آن مقطع، واردِ فضای رسانه می‌شد. وقتی به زمانِ‌جنگ او نگاه کنیم ساخت مستندهای دوران دفاع‌مقدس را با شکل و شمایلی درست پیش می‌برد. اگر به روایت مظلومیت مردم بوسنی رسید که در مقطعِ خودش بهترین کار بود، «خنجر و شقایق» را ساخت. کارهای مختلفی که در حوزه مقاومت در دستور کار قرار داد مثل مجموعه «عصر انتظار» و مجموعه «نسل فراموش شده» که راجع به اردوگاه‌های فلسطینی‌ها بود جزو کارهایی است که هنوز هم ماندگارند و درباره‌شان می‌توان ساعت‌ها صحبت کرد. 

این مدیر در تلویزیون از وجوه متمایز برنامه‌سازی نادر طالب‌زاده گفت؛ «مهمترین نکته‌ای که طالب‌زاده در عرصه برنامه‌سازی داشت فهم کامل نسبت به موضوعی بود که در دستورِ کار خودش قرار می‌داد. بنابراین دست روی نقاطی می‌گذاشتند شاید برای خیلی از افراد، این نقاط مکشوف نبود و پنهان مانده است. نقاط پنهان را می‌آوردند و روی آن ذره‌بین می‌گذاشتند و آن نقاط پنهان را برجسته می‌کردند. در تلاش بودند خودشان را تسلیمِ جریان غالب رسانه‌ای نکنند؛ واقعاً اگر در یک موضوعی به چیزی می‌رسیدند و می‌آمدند خیلی آن را شجاعانه و با صراحت بیان می‌کردند.

در واقع وجوه تمایز او صراحت، فهم درست موضوع و تلاش برای کشف حقیقت بود. شما در مجموعه "خنجر و شقایق" این تفاوت و وجوه تمایز را می‌بینید. این فقط یک مستند جنگی صرف نیست و گزارش از نبرد جنگ در بوسنی نبود. "خنجر و شقایق" در پی کشف حقیقتی بود که در ظاهر و پوسته جنگ جریان داشت و این "خنجر و شقایق" را به عنوان اثری متفاوت خلق کرد.»

اما شاید نگاه صهیونیست‌ستیزی و استکبارستیزیِ نادر طالب‌زاده در جای جایِ فعالیت‌های فرهنگی و هنری او دیده شود؛ همان‌گونه سلیم غفوری به آن اشاره کرد: «او همیشه مهمترین دغدغه‌اش این بود آن‌چیزی که به عنوان صهیونیست جهانی شناخته می‌شود را معرفی کند. این خط را او در برنامه «راز» دنبال کرد و در کارهای دیگرِ او می‌توان به وضوح مشاهده‌اش کرد. در سریال «بشارت منجی» هم این نگاه دیده می‌شود.

طالب‌زاده در دوران جنگ برای مستندسازی دفاع‌مقدس از هیچ تلاشی دریغ نکرد و در طول 30 سال دیگر، عمرش را صرفِ مبارزه با صهیونیست کرد. نکته مهمی است که او در روزِ منتسب به مبارزه با صهیونیست و حمایت از مردم فلسطین، این دنیا را ترک کرد. به نظرم بزرگترین پیام فوت ایشان در روز قدس این است نادر طالب‌زاده قهرمان مبارزه با صهیونیست و اسرائیل بود. به نظرم این نکته نباید در هیچ مطلبی از طالب‌زاده، مغفول بماند. یا ماجرای تحریمِ او از سویِ آمریکایی‌ها که بابتِ برپایی افق نو اتفاق افتاد. چرا که افق نو در پی افشای ماهیت صهیونیست جهانی بود و آنها متوجه شدند او خلاف جریان رسانه‌ای مسلط بر جهان عمل می‌کند.»

او بزرگترین آرزوی طالب‌زاده را از بین رفتن رژیم صهیونیستی دانست و گفت: بزرگترین آرزویش این بود روزی را ببیند رژیم صهیونیستی در این دنیا نیست و رژیم صهیونیستی دچار زوال شده است.  سال‌ها برای مسئله افشای ماهیت جریان صهیونیستی در دنیا تلاش کرد. شاید به حق باید بگوییم ایشان سردار رسانه‌ای مبارزه با صهیونیسم و سردار جبهه فرهنگی انقلاب بودند.

شاید یکی از حقایق دیگر زندگی او پرورش نیرو در فضای هنر و رسانه انقلاب باشد؛ به تعبیر غفوری، او در طول این سه دهه برای پرورش نیرو در فضای هنر و رسانه از هیچ تلاش و کوششی دریغ نکرد. آموزش به بچه‌های رسانه‌ای خارج از کشور مثل دوستان لبنانی و افغانستانی تا داخل کشور که دوره‌های مختلفی برگزار کرد و ساعت‌ها کارشان را می‌دید و راهنمایی‌شان می‌کرد. برای رشد و آموزش بچه‌های رسانه‌ای جبهه انقلاب واقعاً وقت می‌گذاشت. شاید یکی از بزرگترین کارهای او نسلی باشند که امروز در این عرصه فعالیتِ چشمگیری دارند و شاگردانِ نادر طالب‌زاده‌اند. 

در سالروز درگذشت او شاید یادآوری این نکته جالب باشد؛‌ نادر طالب‌زاده بارها درباره غفلت نسبت به عدم ساخت فیلم، مستند و کارهای نمایشی درست درباره اهل‌بیت و فضایِ دینی گلایه‌ها کرده بود؛ او همواره به نگاه جهانی و بین‌المللی در این عرصه تأکید می‌کرد. "ما باید روایت‌های دینی و مذهبی‌مان را چارچوب و ساختار بین‌المللی ببخشیم و اصلاً نویسندگان و پژوهشگران این حوزه باید به این سمت و سو بروند تا دیگر عوالم جهانی هم به پاسخ‌ پرسش‌ها،‌ ابهامات و نظریات دینی‌شان دست یابند."

و یک نکته جالب درباره راه افتادن گفت‌وگوی زنده در تلویزیون است؛‌ نادر طالب‌زاده در یکی از گفت‌وگوهایی که با خبرگزاری تسنیم داشت درباره سریال‌های دینی تلویزیون به این نکته جالب اشاره کرد که گفت‌وگوی زنده را در تلویزیون راه انداخته است. او گفت:  "یادم می‌آید به علی لاریجانی رئیس سازمان صداوسیما وقت پیشنهاد دادم صداوسیما برنامه گفتگوی زنده‌ای ندارد و در حالی که تلویزیون کشورهای دیگر با گفتگوهای زنده انتقادی، سرپا بودند. خوشبختانه این پیشنهاد مورد قبول قرار گرفت و این کار از شبکه پنج شروع شد برنامه‌ای تحت عنوان «شباهنگام» که کار سیاسی و جنگ نرم با من بود. البته ناگفته نماند که برخی‌ها را هم می‌خواستیم همچون ازغدی که به واسطه این برنامه دیده شد، دیده شوند اما تلویزیون جلویشان را گرفت. آنقدر نمی‌شودهای سازمان زیاد شد که من به عنوان طراح برنامه ترجیح دادم استعفا بدهم."

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • چند حقیقت درباره نادر طالب‌زاده
  • چالش عجیب برای عنایتی قبل از سفر به قزوین
  • ۱۳ مزرعه غیر فعال تولید مرغ مادر آرین احیا می‌شود
  • حمله عجیب روزنامه جوان به مدافعان تعطیلی شنبه: پیـام پنهان دارد | از بعد نمادین روزها غفلت نکنید!
  • درخواست عجیب فرانسه از یونان
  • اتفاق عجیب در والیبال ایران؛ بازنده‌ای که هیچ وقت سقوط نمی‌کند
  • عادت عجیب زرافه‌ها در خوابیدن؛ زرافه چطور می‌خوابد؟
  • آشتی‌کنان، چند ساعت قبل از عجیب‌ترین فوتبال!
  • روایت مقام سابق موساد از «زیرساخت باور نکردنی دور زدن تحریم‌ها در ایران»
  • «نون خ» پایبند به آداب ایرانی